سفارش تبلیغ
صبا ویژن



قرعه ی فال به نام چه کسی خواهد افتاد ؟ - کمیسیون فناوری زرین شهر






درباره نویسنده
قرعه ی فال به نام چه کسی خواهد افتاد ؟ - کمیسیون فناوری زرین شهر
گروه فناوری
باد می وزد … میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی ... تصمیم با تو است ... *‏‏ * آن چه در آیینه می بینید شاهکار آیینه نیست بازتاب آنانی است که اندکی روبه روی آن توقف می کنند و بدون اعتنا از جلوی آن نمی گذرند* *
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
پاییز 87
زمستان 87
بهار 88
آموزش Photo Story Platinum
آموزش نرم افزار snag it 8
آموزش windows Movie Maker
آموزش تصویری نصب ویندوز
آموزش Power Point
گزارش بازدید 88
پاییز 88
زمستان88
آموزش نرم افزار AutoRunPro Enterprise
آموزش نرم افزار MMB
بهار89


لینکهای روزانه
کارشناسی آموزش راهنمایی [88]
آموزش و پرورش زرین شهر [296]
کارشناسی سنجش و ارزشیابی استان اصفهان [80]
سیستم حقوقی [125]
سازمان آموزش وپرورش استان اصفهان [88]
کارشناسی تکنولوژی و گروههای عمومی اصفهان [149]
[آرشیو(6)]


لینک دوستان
کامپیوتر
کمیسیون یاددهی و یادگیری
کمیسیون ارزشیابی
بهار فناوری
مدرسه اینترنتی
جزیره ی دانش
سایت کتاب های درسی
سایت صدا و سیما
معاونت آموزشی عمومی
خانه ی ریاضیات اصفهان
سایت آپلود فایل
کارشناسی تکنولوژی زرین شهر
مدرسه فکر نشان سده
کارشناسان تکنولوژی
نشریه نگاه
آقای عطاری
کارشناسی آموزش راهنمایی زرین شهر
ریاضیات راهنمایی
آموزش زیاضی
ریاضیات دوره راهنمایی
ریاضی
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
قرعه ی فال به نام چه کسی خواهد افتاد ؟ - کمیسیون فناوری زرین شهر

آمار بازدید
بازدید کل :339197
بازدید امروز : 51
 RSS 

   

 
پیرامون این که «چه کسی باید رئیس جمهور شود» دیدگاه ها و نظرات زیادی گفته و شنیده ایم.
ولی دیدگاه سیاسیون وعلمای علم سیاست در این خصوص چیست ؟ آیا آنان نظر« عامه مردم» را درباره سیاستمداران تایید می کنند ؟ آیا اصولا" برای انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی معیار علمی قابل دفاعی وجود دارد یا نه؟
دراین باره بهتر آن دیدم که مواردی را از سخنان «دکتر محمود سریع القلم» دکترای علوم سیاسی و استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران که بیست سال است این مفاهیم را می اندیشد و تدریس می کند برگزینم، نگاه او به سیاست با نگاه بسیاری از اقشار مردم متفاوت است
.

1- به نظر من سیاستمدار کسی است که ازشنیدن صدای رودخانه لذت ببرد،تمام وقت 24ساعته اش درجلسه های مختلف سپری نشود،گُل را دوست داشته باشد، روز تعطیل بایک پیراهن قرمز به کوه برود ،باسینما آشنا باشد،یک لیوان آب را یکباره سرنکشد، زبان انگلیسی را به اندازه فارسی خوب بداند ، احساسی تصمیم نگیرد.پیش از آن که حرف بزند فکر کند ، نیازهای اولیه اش برطرف شده باشد،برایش مهم باشدکه رنگ جورابش بارنگ کت و شلوارش جور دربیاید،خوب درس خوانده باشد،علوم انسانی را بفهمد و با روان شناسی ایرانیان آشناباشد .


2- بزرگ‌ترین خدمتی که یک مدیر، یک اندیشمند، یک رئیس جمهور و یک نماینده مجلس می‌تواند، برای ایران و ایرانی انجام دهد، این است که در تحول شخصیتی ایرانیان بکوشد. ما به یک ایرانی جدید نیاز داریم؛ یک ایرانی وظیفه‌شناس، مسئولیت‌پذیر، حدشناس، منصف، پرکار، متدین، بدون هیاهو، با حس تعلق به سرزمین، قدر‌شناس، انتقاد‌پذیر، جوّناپذیر، مطمئن از خود، خود اتکا، کم سخن، کم ادعا و خود شناس.


3- انسان متعادل انسانی است که تمام ابعاد او باهم رشدکنند . بعضی ها هستند که درموارد خام واطلاعات، قوی هستند اما شخصیت آنها بچه گانه است بعضی ها هم به یک درجه ی فوق تخصص در یک رشته رسیده اند اما از لحاظ رفتاری بسیار عقب افتاده اند.


4- سیاستمدار نامتعادل کسی است که «سیر» نیست آن هم در زندگی . سیاستمدار متعادل کسی است که قبل از این که به قدرت برسد خوب زندگی کند.از طبقه متوسط جامعه باشد ، غذای خوب خورده قبل از این که به قدرت برسد و به هتل پنج ستاره رفته،چندتا آدم بزرگ در زندگی اش دیده ، مسائل اولیه غریزی او حل شده و می خواهد کارهای بزرگ انجام بدهد .


کشورش برایش مهم است تا این که چند ماه تلاش کند تا وسیله نقلیه اش را حل و فصل کند . وسیله نقلیه اش باید در22،23 سالگی اش حل و فصل شده باشد تا این که در50 سالگی تلفن بزند که ماشین لوکس بگیرد این یک ضعف است .


5- اگر صد سیاستمدار کشور را جمع کنیم و بگوییم لطفا" یک لحظه تشریف بیاورید! یک تکلیف می خواهیم به شما بدهیم وآن این که 50 صفحه در مورد خودتان بنویسید . من نمی خواهم از پیش قضاوت کنم اما حدس می زنم اکثر آنها درصفحه 10 گیر می کنند و کلی می نویسند . انسان های جالب آن هایی هستند که متوجه جزئیات هستند . انسان از حرف زدنش مشخص می شود که چقدر روی خودش کار کرده وبرای خودش وقت گذاشته درحالی که بسیاری از سیاستمداران ما بامحیط حرکت کرده اند تااین که برای خودشان وقت گذاشته باشند .به خاطر همین می بینید که با یک سفر پیشنهادی رفتارشان عوض می شود وچیزی را که سال ها به آن اعتقاد داشته اند با یک پیشنهاد رها می کنند این ها نشان می دهد افراد نپخته اند ، روی خودشان کار نکرده اند و بیشتر با ارتباطات وروابط به صحنه قدرت رسیده اند .


6- باید قضاوت های عامه مردم براساس توانایی های سیاستمداران باشد برفرض اگر «شرودر» درآلمان برای مبارزات انتخابی گریه کند شما مطمئن باشید که مردم آلمان به او راَی نمی دهند حتی کارگر ساختمان درآلمان می گوید: سیاستمداری که گریه کند آدم ضعیفی است اما درجامعه ما اگر سیاستمداری قدری گریه کند رای اوبالا می رود ، اگر بغض کند رای او دوبرابر می شود واگر غش کند سه برابر می شود ما درتاریخ معاصر ایران از این نمونه ها زیاد داریم . سیاستمداری 50سال پیش عمدا" غش می کرد تا نفوذ اجتماعی خودش را در میان مردم بالا ببرد سیاستمداران ما « ناتوانی » خود را با « مظلوم نمایی» جبران می کنند . جامعه به جای احترام برای غش کردن افراد باید به افکار وکیفیت عملکرد او اهمیت دهد، ماباید جنبه های احساسی را کنار بگذاریم و از قوای احساسی به سمت قوای عقلی برویم گرچه مهم ترین مشکل ما درحوزه سیاست ، فقدان سازماندهی سیاسی است .سیاستمداران باید افراد توانایی باشند ابعاد اخلاقی آنها لازم است اما کافی نیست؛ فراموش نکنیم که ماهاتیرمحمد درمالزی یک نفر بود اما کشوری را از هیچ به یک مرکز کار، تجارت ، صنعت و نوآوری مدیریت کرد.


7- سیاستمدار باید روش پدرسالاری را درخانواده، معلم سالاری را در مدرسه و دولت سالاری را درجامعه بشکند و راه را برای رشد افراد باز نماید .


8- درعلم مدیریت می گویند : مدیر خوب کسی است که بی کار باشد نه این که هر شب باخودش چندین پوشه یه خانه ببرد .


1- تصویر مثبت که فقط سرمایه نیست، سرمایه که فقط رقم نیست. یعنی ما نمی توانیم بگوییم کشوری که درآمد سرانه اش هر سال افزایش پیدا می کند، بنابراین سرمایه ملی اش دارد افزایش پیدا می کند. همین که کشوری می تواند این ظرفیت را در خودش ایجاد کند که تصویر مثبتی از او در دنیا وجود داشته باشد، این خودش یک سرمایه ملی است. اگر به گذرنامه یک کشور در دنیا احترام بگذارند، این یک سرمایه است. اگر به شهروندان یک کشور احترام بگذارند، این یک سرمایه است.
2- رواج تصوف گرایی کمک کرده که ما احساس کنیم با پول نفت می توانیم راحت زندگی کنیم و نیازی به تعامل و یادگیری با محیط بیرون از خودمان هم نداشته باشیم. اتفاقاً این یک پارادوکس است که چنین تفکری در کشور ما زمانی تحقق پیدا کرده است که ما داریم عصر جهانی شدن را تجربه می کنیم. یعنی همه کشورها به شدت به همدیگر قفل شده اند.
3- فرهنگ ما فرهنگ رقابتی نیست. ما در منزل، در خانواده، در مدرسه، در جامعه و در صدا و سیما اصل رقابت را در زندگی نمی آموزیم و رقابت مهمترین وجه رشد یک جامعه است. هنر، علم، اقتصاد، سیاست و هر بخش زندگی اجتماعی را که شما در نظر بگیرید، رقابت یک اصل مهم است. به دلایل بسیار پیچیده انباشته شده تاریخی، ما ایرانیان حذف و تخریب را بیشتر به کار می گیریم تا رقابت. یعنی اگر قرار باشد ما رقیبی پیدا کنیم، به دنبال این نیستیم که خودمان را تغییر بدهیم و بهبود پیدا کنیم و بتوانیم برتری خودمان را نسبت به رقیبان حفظ کنیم بلکه به دنبال این هستیم که رقیب را... ضعیف تر از خودمان بکنیم.ضعیفش بکنیم و حتی تخریبش بکنیم.
4- ما بسیار عجولیم و بسیار کوتاه مدت فکر و زندگی می کنیم و بسیار هم دنبال جواب های سریع هستیم.
5- این یک بحث جامعه شناسی سیاسی هم هست. به عبارتی هر کسی که روحیه ایرانیان را کشف کند و وعده هایی را که خیلی سریع هم برآورده شود بدهد، احتمال موفقیتش در جذب دیگران وجود دارد.
6- یک دلیلی هم که افراد در کشور ما علاقه مندند به پوپولیسم تمایل پیدا کنند این است که در پوپولیسم پاسخ ها کوتاه مدت است، پیامدها کوتاه مدت است در حالی که نگاه توسعه یافته یک نگاه درازمدت است. درازمدت نه به معنای 200 سال بلکه نیم قرن یا 40 سال. یعنی دولت ها به قدرت می رسند تا کارهایی را انجام دهند که بعضاً 20 یا 40 سال آینده مردم جوابش را بگیرند



7- ما اجتماع داشته ایم و جامعه نداشته ایم. اجتماع یعنی عده یی دور هم جمع شده اند و دارند زندگی می کنند. جامعه یعنی عده یی که با هدف دور هم هستند و دارند زندگی می کنند و ما هنوز نتوانسته ایم جامعه تشکیل بدهیم



8- همان طور که ما در داخل کشور نمی توانیم با یکدیگر کار کنیم، در دنیا هم نمی توانیم با دیگران کار کنیم. به خاطر اینکه، همان طور که من ایرانی نوعی دارم رانندگی می کنم، فکر می کنم تمام این خیابان ها و اتوبان ها را برای من ساخته اند که بیایم بیرون و در اینجا رانندگی کنم، من این آمادگی را ندارم که در واقع به گونه یی رانندگی کنم که با دیگران یک فضای آرام زندگی ایجاد کنیم. ما در صحنه بین المللی هم اینگونه رفتار کرده ایم. یعنی اینکه ما گفته ایم حرف ما، خواسته ما صد است و خواسته و حرف و منافع دیگران صفر است. این یک خصلت عمومی ماست. یعنی ما ایرانی ها آموزش ندیده ایم به چهل شصتم، هفتاد سی ام و... اصلاً ما این جوری با یکدیگر تعامل نمی کنیم. ببینید ما ایرانی ها در دو جا به شدت کوتاه می آییم؛ یکی در خانواده کوتاه می آییم و دیگری در گروهی که گروه فکری ما است که حالا می تواند همان گروه مالی ما هم باشد.


9- مدیران در یک جامعه آنقدر باید خویشتندار باشند که تفکرات مختلف را در قالب خودشان حتی بپرورانند و با همه آنها کار بکنند مشروط بر اینکه آن تفکرات در چارچوب مصالح یک کشور باشد. مثلاً الان در ترکیه شما می بینید اقتصادی که اردوغان دارد دنبال می کند، سیاست های اقتصادی، همان سیاست های اقتصادی دمیرل، اوزال، خانم چیللر و آقای ییلماز است. به خاطر اینکه مصالح ترکیه ایجاب می کند. آقای اردوغان نیامد بگوید که چون نخست وزیر شده ام می خواهم راه خودم را بروم-و کاری هم به گذشته ندارم. و همه آنانی که در گذشته بوده اند، هیچ کدام هیچی نمی فهمیده اند و فقط دولت ما می فهمد


10- در میان خصلت های ما، یکی هم هیجان است که خیلی مخرب است. یک علاقه ویژه به کارهای هیجانی داریم. دلیل اول این خصلت بیشتر این است که جامعه هنوز در حد احساسات باقی مانده است. افراد فرصت پردازش منابع عقلی شان را هنوز پیدا نکرده اند.

11- در دبیرستان ها و در نظام های آموزشی ما از کلاس اول تا آخر می گوییم دانش آموزی خوب و موفق است که فیزیک و شیمی و ریاضیاتش خوب باشد. این یک سنت قدیمی است که در کشور ما هنوز وجود دارد. در حالی که یک فارغ التحصیل دبیرستان در ژاپن، فقط دبیرستان، 45 الی 50 رمان کلاسیک ژاپن و جهان را می خواند. تاکیدی که در نظام آموزشی ژاپن بر ادبیات هست جدی است و همین طور در کره جنوبی.دلیلش این است که آنان بیشتر به دنبال ساختن یک انسان توسعه یافته برای زندگی مدنی هستند.آنان می گویند می خواهیم فردی را از دبیرستان فارغ التحصیل کنیم که متوجه مدنیت اجتماعی خود باشد. یک نوع آگاهی از خودش پیدا کرده است. در مورد خودش می تواند قلم بزند. فیزیک، شیمی، ریاضیات، مثلثات، هندسه همه سر جای خود مهم هستند، ولی مهمتر از اینها یک انسان پرورش یافته است. در حالی که دبیرستان های ما اصلاً این کار را نمی کنند



نویسنده » گروه فناوری » ساعت 8:40 صبح روز شنبه 88 اردیبهشت 26